توجیه گناه

توجیه گناه از خود گناه بدتراست. توجیه گناه یک نوع رنگ و لعاب دادن به زشتی گناه است. توجیه گناه به نوعی شکستن قبح گناه و عذر تراشی است. درجنگ تبوک هم این حرف را می زدند و می گفتند این جنگ با رومی هاست و زنان رومی حجاب ندارند نگاه ما به این زنان می افتد و معصیت می کنیم.

انسان ها در مقابل گناه سه دسته اند:

  1. معترف: دسته اول انسان هایی هستند که مرتکب گناه می شوند و اعتراف می کنند. مثلا می گویند من گناه کردم ،این خوب است و موجب توبه می شود. گناه بد است ولی اعتراف به گناه نزد خداوند خوب است و خدا می پسندد.
  2. منکر: دسته دوم انسان هایی هستند که مرتکب گناه می شوند و انکار می کنند مثلا می گویند اصلا گناه نکردم و یا بازهم این کار را انجام می دهم. تکلیف چنین افرادی روشن است.
  3. توجیه گر: انسان هایی هستند که مرتکب گناه می شوند و گناه خود را توجیه می کنند.

توجیه گر کسی است که عنوان خطا و اشتباه خود را عوض می کند.قبول نمی کند کارش رشوه گرفتن یا دادن است ، می گوید هدیه است- قبول نمی کند رباست می گوید معامله است.

امام سجاد(ع) فرمودند:« ایاکَ و الإبتهاجَ بِالذَّنب فَاِن الإبتهاجَ به اعظمُ مِن رُکُوبِه »(بحار ج75 ص159 )

از شاد شدن ب گناه بپرهیز که شاد شدن به گناه از ارتکاب آن بدتر است.

اقسام توجیه:

  1. توجیه اعتقادی: خطرناک ترین نوع توجیه همین است. قرآن می فرماید:« و قال الذین اشرکوا لو شاءالله ما عبدنا من دونه »(نحل آیه 35)مشرکان گفتند اگر خدا می خواست نه ما ونه پدران ما ، غیر او را پرستش نمی کردیم.

مثلا پزشکی کوتاهی می کند و بیمار در بیمارستان می میرد اما کسی که مسئول است می گوید:تقدیر همین بود.

بعضی ها کوتاهی خودشان در مسائل مختلف را به خدا نسبت می دهند. ابن زیاد ملعون ، پسر رسول خدا (ص) را به شهادت رسانده، مست لا یعقل کنار سر مقدس اباعبدالله نشسته و می گوید خدا خواست ما پیروز باشیم.

  1. توجیه اقتصادی: شخصی خمس نمی دهد و می گوید به دولت مالیات دادم.اما چه ربطی بین این دو است؟
  2. توجیه اجتماعی: بعضی ها ورد زبانشان این است: مردم این طور می گویند،جامعه این طور می پسندد. یکی از دلایل کاهش ازدواج ،چشم و هم چشمی است.
  3. توجیه سیاسی: می گویند ما می خواهیم رأی بیاوریم پس اگر دروغ بگوییم عیب ندارد. ما کشور اسلامی هستیم و قانون اساسی ما قرآن است.بنابراین درانتخابات ،مناظره ها و مسائل سیاسی باید صداقت داشته باشیم.
    هارون الرشید امام موسی(ع) را دستگیر کرد و در کنار قبرپیامبر(ص) ، به حضرت رسول خطاب کرد:پسر عمو، من از شما عذر می خواهم چون فرزند شما درجامعه تفرقه ایجاد می کند باید مدتی به زندان برود.این همان توجیه گری درمسائل سیاسی است.
  4. توجیه روانی: بعضی ها گناه خودشان را با بهانه های روحی و روانی خود ساخته ،توجیه می کنند مثلا آبروی طرف را می ریزند بعد می گویند مزاح بود.یا می گویندغیبتش نباشد و بعد شروع می کنند به غیبت کردن.
  5. توجیه نظامی: به جبهه نمی آید و می گوید:خانه های ما حفاظ ندارد.به جنگ تبوک نمی آید و می گوید : دختران رومی مرا گول می زنند.

باید یاد بگیریم وقتی که گناه کردیم آن را بپذیریم. مثلا بگوییم :خدایا من گناه کردم ولی تو مرا ببخش.

توجیه گناه از اصل گناه بدتراست.